۱۳۸۱ خرداد ۳, جمعه

به روی چشم ،در خدمتيم.فکر کنم تو دنيا همين يک کار رو می تونم خوب انجام بدم.
در ضمن تا يک مدت از همين جا آروم آروم برات می فرستم تا بقول خودت مثل سرم اونو مصرف کنی .اگه جور شد و اومدم از محله تون گذشتم،هبوط در کوير و گفتگوهای تنهايي رو برات میارم که بصورت آمپول يکهو بزنی تو رگ.مثل خودم! فقط بدون که به هبوط در کوير می گند "جادوی سياه".ديگه خود دانی .بازهم وقت داری روش فکر کنی ;)