۱۳۸۱ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبه

يک آهنگ بود که وقتی غريبه کوچک بود(حدود 12 سال پيش) ،اونو خيلی دوست داشت. اصلا نمی دونست واسه چی.فقط گوش می کرد.اون نوار گم شد و همين چند روز پيش اتفاقی يک cd بدستم رسيد که اين آهنگ هم توش بود.هوووووووم... زنده باد فرزين(طفلک الان ديگه زنده نيست. آخه!)

گفتم اي خوبم به فريادم برس، افتاده ام از پا
ولی باور نکردی
گفتم از نامهربانی ها پشيمان می شوی فردا
ولی باور نکردی ،باور نکردی

گفتم از ناباوری مردم،بيا و باورم کن.
کم کن آزارم که می دانی تک و تنهام
ولی باور نکردی،باور نکردی

اشک من را ديدی و خنديدی و خونسرد رفتی.
سوختن هارا تماشا کردی و پرپرزدن ها را ،
ولی باور نکردی، باور نکردی.

من به تو خوبی نمودم ،تو بدی کردی به من.
گفتم اي غافل ندارد ارزشی دنيا،
ولی باور نکردی ،باور نکردی.

راستی کی اين وبلاگ مولتی مديا می شه که بتونيم لذت شنيدن موزيک هايي رو که دوست داريم ،با هم تقسيم کنيم؟!