خاطره ها را قيچی می کنم.
هيچ می ماند و تو
که هرگز از ذهن من چيده نمی شوی
زشت يا زيبا
خوب يا بد
تو هستی و تيغه های قيچی
که تو را صدا می زنند
خاطره ها چيده می شوند
و تو چيده نمی شوی
تو هيچ وقت از ذهن من چيده نمی شوی.
برگزيده از کتاب شعر "تو/ بدون ضمير مالکيت"، آتوسا ملکی