۱۳۸۱ خرداد ۱۶, پنجشنبه

که می روم به سوی سرنوشت!
خب بالاخره من فردا دارم می رم دبی واسه appointment سفارت.خودم رو واسه بهترين حالت و بدترين حالت آماده کردم.(راستی مگه از دو حالت بيشتر داره؟!!!)
به هر حال تا دوشنبه شب اونجا هستم.البته appointment من شنبه ، 8 june هستش ،ولی خب بيشتر می مونم که اگه تو دبی reject شدم برم ابوظبی که اونها هم يک حالی به من بدند! (و من هم يک حالی به اونا !)
خيلی دلم می خواست که تو اين مدت يک سری به پژمان بزنم و ببينمش.ولی می ترسم حالم مساعد نباشه و برم پيش اون و اون هم مجبور باشه قيافه عنق منو تحمل کنه.هر چند اون الان ديگه فکر کنم سرش شلوغ تر از اين حرفها باشه و سوژه های جالب تر از من داره اونجا !!!

اگه تونستم، نتيجه اين نبرد طاقت فرسا را تو وبلاگم می نويسم.والا می ره تا سه شنبه هفته بعد(حالا نه اينکه همه امت شريف منتظر نتيجه apply من هستند!) هر چند شانس زيادی واسه گرفتن ويزا ندارم،ولی خب نااميد هم نيستم.برم ببينم چی می شه.به هر حال تا اون موقع اين وبلاگهای همسايه رو بخونيد.مطمئن باشيد که از خوندن نوشته های اونا و نخوندن مطالب من متضرر نمی شيد. به خصوص که بعضی از دوستان لطف می کنند و کم کاری ما رو با پرکاری و شيرين کاری خودشون تو اين مدت جبران می کنند.آقا شاهين ،هوای مشتری های ما رو تو اين مدت داشته باش ; )

قربون همگی.
تا بعد !