۱۳۸۱ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

نمی دونم نوشته های پرويز خرسند رو خونديد يا نه ؟ البته نام اون بيشتر با اسم دکتر شريعتی عجين شده و در واقع تحت الشعاع اون قرار گرفته.ولی به اذعان خود دکتر قلم خيلی قويي داره.من خودم با اسمش تو کتابهای دکتر آشنا شدم و همين چند سال پيش بود که يه کتاب جديد ازش منتشر شد به نام "پيغام زخم". نوشته های اين کتاب بيشتر پيرامون نوشته های دکتر و تاثيرات اون روی شخصيت نويسنده بود. من اين نوشته رو تو آخرين شماره نشريه "نقطه سر خط" (بقول خودشون باحالترين نشريه سراسری دانشجويي) خوندم :

"تختی امروز اسطوره است.اما فی الواقع مرگش يک خودکشی بود.او با يک دختر اشرافی که فکر می کرد همه چيز تختی عبارت است از قهرمان بودن ، ازدواج کرد.اما تختی بچه خانی آباد بود و مثلا در خواب خرخر می کرد يا پايش بو می داد و خلاص اينها باعث رنجش دختر شد.فلذا تختی چاره را در خودکشی ديد...قضيه رستم در شاهنامه هم اسطوره شده است. رستم حتی سابقه فرمان دهی 10 نفر آدم را هم نداشته است چه رسد به آن قضايا ... فروغ فرخ زاد هم اسطوره شده است.مجله فردوسی يک هفته قبل از مرگ او گزارشی از فاحشه بودن و روابط او درج کرد اما تا او فوت کرد، فردايش به خاطر خواست رژيم شاه ناگهان او بزرگ و نامدار شد."

اين مورخ نامی در پايان نتيجه گرفته است که :"قضيه عاشورا هم يک اسطوره است.نه اينکه حقيقت نداشته باشد.اما وجهه ای اسطوره ای به خودش گرفته است." فاتحه!

بدون شرح و تفسير!