۱۳۸۱ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

وای اين ندا ست انقدر دلبر شده .منو بگيد که واسه بدست آوردن انسجام گذشته به بلاگش مراجعه کردم.يکی رو ديدم که اول نشناختمش. من هم گردنم رو 90 درجه چرخوندم که face to face نگاهش کنم.يه مدت گردنم همينطور موند و داشتم فکر می کردم : "ای کاش من هم يک اکبر بودم!"نمی دونم. اين ندا خانوم اگه به فکر گردن خودش نيست ،لااقل به فکر گردن بيننده هاش باشه.آخه اين انصاف نيست که تو اين سن جوونی گردنشون کج بشه.حداقل تو يه عکس ديگش ،گردنش رو 90 درجه می چرخوند اونور که حداقل برآيند نيروهای وارد بر گردن ما 0 می شد. نه؟؟؟؟(با لحن آقا خشايار ادا شود)
اين هم از انسجام امشب ما!!!