تو بنيان امروز يک کاريکاتور از نيک آهنگ کوثر چاپ کرده بودند که جالب بود.اون آدمک معروف نيک آهنگ کوثر مثلا در نقش "دکارت" نشسته بود و داشت يه چيرهايی رو کاغذ می نوشت و نشون می داد که می خواد بنويسه :"من می انديشم، ..."بعد نشون می داد که سرشو آورده بالا و داره با و حشت به يه آدمک مخوف با اندامی که در مجموع به شکل يه قيچی(نماد سانسور) در اومده بود ،نگاه می کنه.در حاليکه اون قيچی داره جمله ش رو تکميل می کنه و می گه : "پس هستم"!!!
اين کاريکاتور هم دنيای جالبيه ها ! و کلی به هنر و خلاقيت احتياج داره و خوراک جوامعی مثه جامعه ماست که يه حرف به جای اينکه راحت از دهن و با يه صدای متعارف آدميزادی خارج شه ،يا بايد تو هزار تا لفافه پيچيده بشه يا اينکه يه راه نامتعارف واسه خارج شدنش پيدا کنه (واسه اطلاع از تبعات و ضايعات راه دوم می تونيد به سيب زمينی مراجعه کنيد!)