۱۳۸۱ آذر ۳, یکشنبه






روزها شيـــــــــر نمی نالد

در برابر نگاه روباهان ، در برابر نگاه گرگها ...

و در برابر نگاه جانوران، شيـــــــــر نمی نالد،

سکوت و وقار و عظمت خويش را در برابر شکنجه آميزترين دردها حفظ می کند

اما، تنهـــــــــا......در شبهاست که شيـــــــــر می گريد.

نيمه شب بطرف نخلستانها می رود، آنجا هيچکس نيست.

و اين مرد تنهـــــــــا

اين شير در شب می گريد و تنهـــــــــايی....

دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است، تنهايی است.

که ما آنرا نمی شناسيم.

بايد اين درد را بشناسيم ....نه آن درد را....

که علی درد شمشير را حس نمی کند،

و.......... ما .........

درد علـــــــــی را احساس نمی کنيم.

به مناسبت شصت و نهمين سالگرد ولادت دکترعلی شريعتی، نشريه چلچراغ