۱۳۸۲ فروردین ۵, سه‌شنبه

1 - "خيلی بی معرفتی!"

2 - "ببين، يادمه من و تو يه زمانی يه عالمه دخترخاله بوديم!"

3 -"ببين، خونه ما رو که يادته؟! سر پيروزی، ..."

4 -"نه به پارسال اين موقعها که ...، نه به امسال که..."

5 - "الان سه ماه گذشته، آخه سوار کردن يه سيستم انقدر طول می کشه؟!"

6- "بی معرفت محترمانه ترين صفتی هستش که... "

...

...

ببينيد! کار اون از اين حرفها گذشته. کار اون از اين حرفها گذشته. می فهميد چی می گم؟! بخدا کار اون آدم از اين حرفها گذشته!

بعضی زنبورهای بدردنخور به زنبورهای کارگری که از ملکه محافظت می کنند، حسوديشون می شه.

بعضی چشمها هيچ وقت آروم نمی شند.

بعضی آدمها نمی دونند چرا دارند زندگی می کنند.

بعضی دردها هستند که مثل خوره...

اووووووووووووووه....

بعضی شبها نمی خوان به صبح برسند.