اینو علی تو کامنت مربوط به این مطلب پردرد عباس معروفی پست کرده:
خیلی دوستتان دارم و خواهم داشت... بانک اطلاعاتی غلط نتیجه اش همین می شود که امروز در وبلاگ شما می خوانیم! ...آقای معروفی مردم به احمدی نژاد در دور اول رای دادند ! دوستان در پای صندوقهای تهران بودند، رایها را شمردند : احمدی اول،هاشمی دوم، معین سوم (با نصف رای احمدی!).دوستان ما ،پدران ما، نزدیکان ما ، علیرغم فریادهای ما به او رای دادند! به ما نگویید که این بازیست! که در آنصورت هیچ راه نجاتی نداریم از ما نخواهید که به احمقانه ترین تحلیلهای رسانه های فارسی زبان خارج کشور دل ببندیم. معین گام بلندی برداشت (فرضا که معین اول انقلاب جوگیر بوده اصلا بد بوده ، آیا به انسانها حق تغییر نمی دهید؟ آیا از نظر شما انسانی که در راه تکامل و حق افکارش تغییر نکند انسان بیهوده و بی شعوری نیست؟) ما در راه دموکراسی به معین و اطرافیانش رای دادیم و به آن افتخار می کنیم همانطور که تاریخ گواه خواهد بود. امروز نیز برای جلوگیری از به یغما رفتن هر آنچه در این چند سال اخیر اندوخته ایم (مثل" حق" خواند وبلاگ شما؟!!و فریدون سه پسر داشت) به فردی رای می دهیم که بیست سال از او نفرت داشته ایم ! این سیاست است ! این یعنی حفظ مصالح فردی و جمعی! بنظر میرسد زجر آورترین کار برای ما نوشتن نام هاشمی است بر روی برگه رای (که مطمئنم در آن لحظه نگاه غضبناک گنجی را در ذهن خود مرور خواهم کرد) اما زجر آور تر از آن هم هست و آن زندگی زیر سایه باندی مخوف با هدایت یک کوچولوی هفت خط است باندی که وزیر کشورش فرهاد نظری (فرمانده نیروهای مهاجم به کوی دانشگاه) است و امثال حسین شریعتمداری ها پشت سر آنها هستند. آقای معروفی ما در واقعیت زندگی می کنیم! تا زمانیکه صدای فرهیختگان و نخبگان و شماها به گوش ملت ایران نرسد (که این آزمون نشان داد که نرسیده!) هیچ امیدی برای تحول در این مرز و بوم نیست. پس بگذارید بین ظلمات مطلق و تاریکی ، دومی را انتخاب کنیم. جامعه ما فعلا آمادگی تحول سیاسی را ندارد (لطفا از من دانشجو این حرف را قبول کنید) اجازه بدهید یک بار دیگر نفس گیری کنیم. به جای تحریم ، راه را نشان دهید : شفاف و روشن!!! البته با کمترین هزینه بدون ماجراجویی. ما آیدین هستیم ولی نمی گذاریم پدرمان کتابخانه را به آتش بکشد! کتابهایمان را حفظ می کنیم و منتظر فرصت می مانیم. پایدار باشید