کنام شیران و پلنگان
با آنکه از تدارکات ضعیف تیم خود خبر داریم، با آنکه از دعواهای خاله زنکی مدیران ورزشی خود مطلع هستیم، با وجوديکه بازی ناهماهنگ، بی برنامه و بزدلانه تیم فوتبال خود در بازی اول را ديده ایم، با آنکه اعداد و ارقام از جلوی چشمانمان رد می شوند و برتری محسوس حريف را به ما نشان می دهند، همه و همه اينها را می بينيم، ولی بازهم انتظار داريم برگ بازی برگردد و ما برنده اعلام شويم.
نگاه مردم ما به فوتبال بازتابی است از نگاه آنها به کليت زندگی. مردمی که هنوز به معجزه اعتقاد دارند، هنوز منتظرند که قدرتی پنهان برخلاف همه نيروهای طبيعی و واقعی نازل شود و همه چيز را به نفع آنها تغيير دهد. مردمی که نمی خواهند قبول کنند دودو تا می شود چهارتا. مردمی که می خواهند پله های ترقی را با با تکيه بر شانس يک شبه طی کنند. مردمی که هنوز دست به دامن مقدسات خود می شوند تا کمبود و ضعف خود را جبران کنند. مردمی که جادوگران هنوز در پس زمينه ذهنشان معنی دارند و به همين دليل جادوگری مانند علی کريمی محبوب قلب آنهاست. جادوگری که در عرض چند ثانیه با پاهای طلایی خود آنها را از حضیض ذلت به اوج عزت برساند.
دل بستن به اتفاقات ويژگی آدمهایی است که بدليل ضعف نمی خواهند به يک بازی باقاعده تن دهند، حالا اين بازی چه فوتبال باشد، چه زندگی.
پی نوشت : ای کاش اين سربازان وطن قبل از عزيمت به آلمان به جمکران مشرف می شدند و با داروی غيرت دوپينگ می کردند و يا ای کاش پرفسور برانکو ايوانکويچ اندکی از "هسته" دانشمندان هسته ای برخوردار بود. در اين صورت پیامهای تبريک جانانه ای که رهبران مملکت ما مرقوم فرموده بودند تا به محض پيروزی حق بر باطل از طريق رسانه های وطنی در بوق و کرنا کنند، باد هوا نمی شد!