۱۳۸۲ اسفند ۸, جمعه

فصل ِ بدِ خاکستری
تسلیم و بیصدا گذشت
چه قلب بی سخاوتی
حریم من بود
روح بزرگوار ِ من!
دلگیرم از حجاب تو.

من برگشتم. می گن دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره و از این جور چیزها!
خیلی چیزها میگن که علی الاصول همه چیز به روال سابق برگشته و خیلی چیزها میگن نُچ!

پ. ن : با تشکر ویژه از اشکان، هر چند همچنان می تونه اینجا رو خونه خودش به حساب بیاره.